آموزش Archives - آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی https://blog.asanbourse.ir/?cat=23 مرجع آنلاین آموزش بورس، تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی Tue, 31 Aug 2021 09:11:34 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.2.2 انواع بازارهای مالی https://blog.asanbourse.ir/?p=602 https://blog.asanbourse.ir/?p=602#comments Sun, 01 Nov 2020 15:06:42 +0000 https://asanbourse.ir/Blog/?p=602 بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعه‌ای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان ساده‌تر به بازاری که در آن دارایی‌های مالی مانند سهام، سپرده‌های سرمایه‌گذاری، طرح‌های بازنشستگی، انواع بیمه ‌نامه‌ها و اوراق […]

The post انواع بازارهای مالی appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعه‌ای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان ساده‌تر به بازاری که در آن دارایی‌های مالی مانند سهام، سپرده‌های سرمایه‌گذاری، طرح‌های بازنشستگی، انواع بیمه ‌نامه‌ها و اوراق بهادار معامله می‌شود، بازار مالی گفته می‌شود که نقش یک واسطه بین خریداران و فروشندگان را ایفا می‌کند.

در واقع این بازارها شرایطی را فراهم می‌کنند تا افراد بتوانند اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و یا در ازای پرداخت پول، صاحب قسمتی از سهام یک شرکت شوند و تیم آسان‌بورس تصمیم دارد تا در راستای آموزش بورس به توضیح جامع مفهوم فوق بپردازد.

کاربرد بازارهای مالی

بازارهای مالی پویا، منافع بسیار زیادی را برای نظام‌های اقتصادی فراهم می‌کنند که مهمترین آنها عبارتند از:

  • تجمیع منابع خرد و تخصیص آنها به سرمایه‌گذاران
  • کمک به کشف قیمت منابع به صورت غیر دستوری
  • تقویت نقدشوندگی در نظام‌های مالی
  • ایجاد ارتباط مشخص بین ریسک و بازده
  • هدایت نقدینگی به مسیری درست و جلوگیری از رشد بازارهای ناسالم
  • بهبود شفافیت در فعالیت‌های اقتصادی
  • کمک به اعمال سیاست‌های پولی و مالی بانک مرکزی و دولت

 

انواع بازارهای مالی

بازارهای مالی بر اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری در چهار دسته‌ی مختلف طبقه‌بندی می‌شوند:

 

تقسیم‌بندی بازارهای مالی

 

بازارهای مالی بر اساس حق مالی

بازارهای مالی بر اساس حق مالی به دو دسته‌ی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم می‌شوند:

 

بازار بدهی (Debt Market)

به بازاری که در آن ابزارهای بدهی مختلفی مانند اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه دولتی و اوراق مشارکت معامله می‌شود، بازار بدهی می‌گویند. این اوراق ممکن است متعلق به شرکت‌ها، دولت‌ها، بانک‌ها، شهرداری‌ها و سایر سازمان‌ها باشد.

 

بازار سهام (Stock Market)

به بازاری که در آن سهام از طریق بازارهای منسجم و قانون‌مند مانند بورس؛ توزیع و مبادله می‌شود، بازار سهام یا به اصطلاح بازار بورس گفته می‌شود. این بازار یکی از حساس‌ترین حوزه‌های اقتصاد است، زیرا به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که از طریق توزیع بخشی از مالیکت خود به سرمایه‌گذاران، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.

 

 

بازارهای مالی بر اساس سررسید ابزار مورد معامله

بازارها بر اساس سررسید ابزار مورد معامله به دو دسته‌ی بازار پول و سرمایه تقسیم می‌شوند:

 

بازار پول (Money Market)

به بازاری که در آن اوراق بهادار با سررسیدی کمتر از یک سال معامله می‌شوند و نرخ بهره متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق تعیین می‌شود، بازار پول می‌گویند. سرعت نقدشوندگی بالا، ریسک عدم پرداخت پایین و کمتر بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، از جمله فاکتورهای مثبت در بازار پول می‌باشد.

 

بازار سرمایه (Capital Market)

به بازاری که خرید و فروش دارایی‌های مالی با سررسید بیش از یک سال یا بدون سررسید در آن انجام می‌شود، بازار سرمایه می‌گویند. بطور کلی این بازار فرایند هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل می‌کند و خود به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود:

 

  • بازار اولیه: به بازاری که تشکیل سرمایه در آن اتفاق می‌افتد و اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله می‌شوند، بازار اولیه می‌گویند.

 

  • بازار ثانویه: بازار ثانویه این امکان را فراهم می‌کند تا اوراقی که برای اولین بار در بازار اولیه عرضه شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و صاحبان این اوراق نگرانی از جهت خرید یا فروش آنها نداشته باشند.

 

بازار پول و سرمایه

 

بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانون‌مندی

بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانون‌مندی به چهار دسته‌ی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم می‌شوند:

 

بازارهای رسمی

بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای رسمی سازمان‌یافته است که قوانین و شرایط سختگیرانه‌ای را برای پذیرش شرکت‌ها اعمال می‌کند؛ در واقع شرکت‌ها ابتدا از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و ترازهای مالی مورد بررسی قرار می‌گیرند و سپس در این بازار پذیرفته می‌شوند.

 

بازار خارج از بورس

به بازاری که اوراق بهادار شرکت‌های پذیرفته نشده در بورس در آن معامله می‌شود، بازار خارج از بورس یا بازار مبتنی بر چانه‌زنی می‌گویند. این بازار دارای مکان فیزیکی جهت معامله نیست و شرایط آسان‌تری را برای پذیرش شرکت‌ها در نظر گرفته است.

 

بازار سوم

معمولاً سازمان‌ها و موسسات بزرگ سرمایه‌گذاری به دلیل حق کمیسیون و کارمزد کمتری که در بازار سوم وجود دارد، مشغول به فعالیت در این بازار هستند.

 

بازار چهارم

شرکت‌ها و سازمان‌هایی در این بازار فعال هستند که قصد انجام معاملات عمده و بلوکی را دارند. این شرکت‌ها برای اینکه در معاملات خود کارمزدی پرداخت نکنند، معمولاً به صورت مستقیم و بدون دخالت کارگزار وارد معامله می‌شوند.

 

بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری

بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری به دو دسته‌ی بازار آتی و بازار نقدی تقسیم می‌شوند:

 

بازار آتی (Future Market)

به بازاری که در آن اوراق مشتقه معامله می‌شود، بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه نام دارد. اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک دارایی را بخرد یا بفروشد.

 

بازار نقدی (Spot Market)

به بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شده‌است، بازار نقدی می‌گویند. بازار نقدی در نقطه‌ی مقابل بازار آتی قرار دارد و از آنجا که معاملات این بازار در نقطه‌ای از زمان انجام می‌شود، به آن بازار نقطه‌ای نیز می‌گویند.

The post انواع بازارهای مالی appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
https://blog.asanbourse.ir/?feed=rss2&p=602 2
روش‌های تعیین حد سود و زیان https://blog.asanbourse.ir/?p=578 https://blog.asanbourse.ir/?p=578#comments Wed, 26 Aug 2020 12:32:27 +0000 https://asanbourse.ir/Blog/?p=578 نحوه تعیین نقاط خروج روش‌های مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همان‌گونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معامله‌گران به منظور پیش‌بینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. در این مطلب به بیان مهم‌ترین روش‌های تعیین حد سود و ضرر بر مبنای […]

The post روش‌های تعیین حد سود و زیان appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
نحوه تعیین نقاط خروج

روش‌های مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همان‌گونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معامله‌گران به منظور پیش‌بینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. در این مطلب به بیان مهم‌ترین روش‌های تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثال‌هایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.

 

فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود

برخی سرمایه‌گذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان می‌شوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معامله‌گر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود می‌گیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %10 حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد 2 تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %20 فاصله خواهد داشت.

 

 

فواصل قیمتی نسبت به ناحیه ورود

 

 

اعداد رند

استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معامله‌گران کهنه‌کار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژه‌ای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آن‌ها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار می‌شود. برخی معامله‌گران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر 1، مقادیر 800 و 500 ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.

 

 

اعداد رند

 

 

اندیکاتورها

بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معامله‌گران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم می‌شوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایه‌گذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آن‌ها استفاده می‌کنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معامله‌گران مبتدی، سهولت کاربری آن‌ها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرم‌های تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی می‌شوند.

میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج می‌باشد. میانگین‌ها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده می‌شوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.

اگر قیمت بالاتر از میانگین‌ها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین 40 روزه است، میانگین متحرک60 روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک 40 روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت هم‌زمان حد سود و زیان را پوشش می‌دهد.

 

 

اندیکاتورها

 

 

فیبوناچی

افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را می‌شناسند و داستان معروف آن را نیز شنیده‌اند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرم‌های معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار می‌آیند که حتی می‌توان صرفاً بر مبنای آن‌ها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معامله‌گران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده می‌کنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه می‌شویم که معامله‌گر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %38 فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %61.8 که درصد طلایی فیبوناچی می‌باشد؛ قرار داده شده است.

 

 

فیبوناچی

 

 

سطوح حمایت و مقاومت

تعداد کثیری از معامله‌گران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آن‌ها را شامل می‌شود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایه‌گذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانه‌ای به نظر می‌رسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونه‌ای از موقعیت‌های معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شده‌اند.

 

 

سطوح حمایت و مقاومت

 

خطوط روند

همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده می‌شود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل می‌شوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار می‌روند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی می‌شوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آن‌ها تدوین یافته‌اند. به عنوان نمونه کانال‌های قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری می‌باشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم می‌شوند.

در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده می‌کنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معامله‌گر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم می‌نمایند. در چنین موقعیت‌هایی معامله‌گران بلندمدتی می‌توانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایه‌گذار افق کوتاه ‌مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، می‌توان از معامله خارج شد.

 

 

خطوط روند

 

 

الگوهای قیمتی

امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است.  این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آن‌ها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شده‌اند.  الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آن‌ها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کف‌های چند قلو، کنج.

این الگوها بر اساس شرایط وقوع می‌توانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی می‌تواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند.  به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.

 

الگوهای قیمتی

 

The post روش‌های تعیین حد سود و زیان appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
https://blog.asanbourse.ir/?feed=rss2&p=578 7
تاریخچه‌ی پیدایش بورس https://blog.asanbourse.ir/?p=555 https://blog.asanbourse.ir/?p=555#respond Wed, 05 Aug 2020 13:52:38 +0000 https://asanbourse.ir/Blog/?p=555 اغلب کارشناسان فعال در بازارهای مالی اعتقاد دارند که ظهور واژه‌ی بورس به قرن پانزدهم میلادی برمی‌گردد، زمانی که بازرگانان و کسبه‌ی شهر بورُوژ واقع در شمال غربی کشور بلژیک، در میدانی به نام تِربورس و در مقابل خانه‌ی فردی به نام واندر بورس جمع می‌شدند و به معامله‌ی کالاهای خود می‌پرداختند.

The post تاریخچه‌ی پیدایش بورس appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
از این پس قرار هست که در بلاگ آسان بورس شما را با مقدمات بورس آشنا کنیم، کلیه‌ی آموزشهای بورس بلاگ ما به صورت رایگان تقدیم شما می‌گردد. لذا از شما دعوت می‌کنیم تا آموزشهای بورس بلاگ آسان بورس را دنبال کنید.

اغلب کارشناسان فعال در بازارهای مالی اعتقاد دارند که ظهور واژه‌ی بورس به قرن پانزدهم میلادی برمی‌گردد، زمانی که بازرگانان و کسبه‌ی شهر بورُوژ واقع در شمال غربی کشور بلژیک، در میدانی به نام تِربورس و در مقابل خانه‌ی فردی به نام واندر بورس جمع می‌شدند و به معامله‌ی کالاهای خود می‌پرداختند.

مدتی بعد کلیه مکان‌هایی که افراد در آنها به معامله‌ی پول، کالا، اسناد مالی و تجاری خود می‌پرداختند به بورس معروف شدند و با گذشت زمان، نظم و انضباط خاصی در این مکان‌ها حاکم شد؛ بطوری که فقط بازرگانان، صرافان و دلالان اجازه‌ی خرید و فروش در این اماکن را داشتند.

در نهایت با منسجم شدن مکان‌های مرتبط با بورس و افزایش آگاهی افراد، تالارهای مسقف بورسی شکل گرفت و بازرگانانی که پیش از آن در هوای آزاد به معامله می‌پرداختند، به این تالارها می‌رفتند.

 

 

تاریخچه پیدایش بورس

 

 

شکل‌گیری شرکت‌های سهامی

تجارت در گذشته با سختی‌ها و ریسک‌های بسیاری همراه بود و اغلب بازرگانان و تجار متحمل ضررهای سنگینی می‌شدند، به همین دلیل نیازمند راه‌حلی برای جلوگیری و به حداقل رساندن ضررهای خود بودند. در نتیجه تعدادی از آنها تصمیم گرفتند که با سرمایه‌داران در فعالیت‌های خود شریک شوند تا سود و ضررهای احتمالی بین همه‌ی آنها تقسیم شود، لذا این تجربه‌ی موفق میان افراد گسترش یافت و منجر به تشکیل شرکت‌های سهامی شد.

اولین شرکت سهامی که در سال 1553 میلادی با مشارکت عده‌ای از تجار در کشور روسیه تاسیس شد، شرکت ماسکوِی (Muscovy) نام داشت و پس از آن نیز شرکت‌های جدید با فروش سهام خود در این بازار ، سرمایه‌گذاران و شرکای بیشتری را برای مشارکت در کسب‌وکار خود پیدا می‌کردند.

 

پیدایش اولین بازار بورس در جهان

در اوایل قرن هفدهم میلادی، اولین بورس اوراق بهادار جهان بصورت رسمی در شهر آمستردام هلند تشکیل شد و کمپانی هند شرقی نیز، اولین شرکتی بود که سهام خود را در آن عرضه کرد.

رشد بورس و فراگیری آن در عرصه‌های تجاری و اقتصادی، با انقلاب صنعتی اروپا و شکوفایی اقتصادها در آن دوره همراه شد و توانست در مدت کوتاهی به سایر کشورهای اروپایی مانند انگلستان، آلمان، اتریش و سوییس نیز انتقال یابد.

 

 

پیدایش بورس جهانی

 

 

بورس در سایر کشورهای اروپایی

افتتاح اولین بازار بورس در کشور اتریش به سال 1771 میلادی برمی‌گردد که محلی برای عرضه‌ی اوراق قرضه‌ دولتی جهت تامین مالی جنگ بود، بازار بورس وین در پایان قرن 19 میلادی بیش از 2500 سهم در تابلوی خود داشت و از مهمترین مراکز مالی اروپا به شمار می‌رفت.

فعالیت‌های مرتبط با بورس در شهر لندن نیز از اوایل قرن هجدهم میلادی و در قهوه‌خانه‌ها آغاز شد و در سال 1773 میلادی، با خرید ساختمان مستقل توسط معامله‌گران وارد فصل جدیدی شد. بازار بورس اوراق بهادار لندن در سوم مارس 1801 میلادی بصورت رسمی تاسیس شد و در حال حاضر نیز با فهرستی از شرکت‌های بریتانیایی و چند ملیتی، یکی از معتبرترین بازارهای مالی دنیا به حساب می‌آید.

 

بورس در نیویورک و توافق‌نامه باتن وود

در تاریخ 17 می 1792 میلادی، شماری از کارگزاران فعال جهت تاسیس بورس نیویورک، در خیابان وال استریت این شهر و زیر درخت نارون تنومندی دور یکدیگر جمع شدند و توافق‌نامه‌ای را امضا کردند که به توافق‌نامه باتن وود یا درخت نارون معروف است.

25 سال بعد اعضای موسس این نهاد تصمیم گرفتند تا با تهیه پیش‌نویسی قانونی، مراحل انجام معاملات را در این بازار قانونمند و شفاف‌تر کنند. لذا پس از آنکه خود را بعنوان هیات امنای بورس اوراق بهادار نیویورک اعلام کردند، با طراحی اساسنامه‌ای به فعالیت‌های این بازار رسمیت بخشیدند.

 

بورس وال استریت

 

شکل‌گیری بورس در ایران

ایده‌ی اولیه ایجاد بورس اوراق بهادار در ایران، به سال 1315 برمی‌گردد که به درخواست دولت ایران، شخصی بلژیکی به نام وان لوترفلد تحقیقاتی درباره‌ی تشکیل بورس اوراق بهادار در تهران انجام داد و طرح قانونی تاسیس آن را نیز تهیه کرد.

در همان زمان بانک ملی ایران نیز بعنوان سازمان متولی امور پولی در کشور، مطالعاتی را در این زمینه انجام داد، اما به دلیل نامساعد بودن شرایط و وقوع جنگ جهانی دوم، شکل‌گیری بورس در ایران چندین سال به تاخیر افتاد.

بورس اوراق بهادار تهران در پانزدهم بهمن 1346 فعالیت رسمی خود را با پذیرش سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران، شرکت نفت پارس، اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه و اوراق قرضه عباس‌آباد آغاز کرد و توانست 105 شرکت را در پانزده سال ابتدایی فعالیت خود پذیرش کند.

The post تاریخچه‌ی پیدایش بورس appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
https://blog.asanbourse.ir/?feed=rss2&p=555 0
انواع حد سود و زیان در سرمایه‌گذاری https://blog.asanbourse.ir/?p=542 https://blog.asanbourse.ir/?p=542#comments Sun, 10 May 2020 12:54:00 +0000 https://asanbourse.ir/Blog/?p=542 همان‌گونه که در مطلب قبلی توضیح داده شد؛ نقاط خروج از معامله در بازار مالی، به دو دسته کلی حد سود و زیان تقسیم می‌شوند. به طور خلاصه حد سود به معنی خروج از معامله در نقطه از پیش تعیین شده بهینه سوددهی است که بر اساس حداکثر توان حرکتی بازار و قابل دسترس بودن در افق زمانی مد نظر معامله‌گر، مشخص شده است. حد ضرر نیز به معنی ناحیه احتمالی خروج از بازار، به هنگام وقوع یک روند قیمتی مخالف موقعیت معاملاتی است که از نظر سرمایه‌گذار در صورت شکست سطح مذکور، علاوه بر این‌که دیگر امیدی برای بازگشت قیمت‌ها وجود ندارد؛ سیستم مدیریت ریسک او نیز، اجازه تحمل زیان بیشتر در یک معامله را نمی‌دهد.

The post انواع حد سود و زیان در سرمایه‌گذاری appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
همان‌گونه که در مطلب قبلی توضیح داده شد؛ نقاط خروج از معامله در بازار مالی، به دو دسته کلی حد سود و زیان تقسیم می‌شوند. به طور خلاصه حد سود به معنی خروج از معامله در نقطه از پیش تعیین شده بهینه سوددهی است که بر اساس حداکثر توان حرکتی بازار و قابل دسترس بودن در افق زمانی مد نظر معامله‌گر، مشخص شده است. حد ضرر نیز به معنی ناحیه احتمالی خروج از بازار، به هنگام وقوع یک روند قیمتی مخالف موقعیت معاملاتی است که از نظر سرمایه‌گذار در صورت شکست سطح مذکور، علاوه بر این‌که دیگر امیدی برای بازگشت قیمت‌ها وجود ندارد؛ سیستم مدیریت ریسک او نیز، اجازه تحمل زیان بیشتر در یک معامله را نمی‌دهد.

صرف نظر از سبک تحلیل و استراتژی معاملاتی، به منظور تعیین نقطه خروج از بازار، باید بر اساس معیار مشخصی تصمیم گیری کنیم. نحوه تعیین حد سود و زیان در میان معامله‌گران متفاوت است و بر اساس روش‌های جامع و کلی تحلیل بازار مالی، می‌توان نقاط خروج از بازار را به انواع مختلفی تقسیم نمود که هر کدام از آن‌ها نیز خود به روش‌های گوناگونی تقسیم می‌شوند.

 

حد سود و حد ضرر

 

حد سود و زیان در تحلیل بنیادی

یکی از مهم ترین روش‌های ارزیابی وضعیت دارایی‌ها در بازار مالی، تحلیل بنیادی است. عمده تمرکز تحلیل‌گران بنیادی حین سرمایه‌گذاری در بازار سهام، تعیین ارزش ذاتی سهم بر اساس روش‌ها و معیارهای گوناگون است. این سبک تحلیلی که اصطلاحاً سرمایه‌گذاری ارزشی نامیده می‌شود؛ در واقع یکی از قدیمی ترین روش‌های تحلیل بنیادی می‌باشد. به بیان ساده تحلیل‌گران ارزشی به دنبال سهامی هستند که قیمت آن در تابلوی بازار بورس، کمتر از ارزش ذاتی این سهم باشد. تئوری سرمایه‌گذاری این روش بیان می‌کند که قیمت چنین سهامی همواره به سوی ارزش واقعی خود سوق داشته و زمانی می‌توان آن را به قیمت منطقی به فروش رساند. در واقع تحلیل‌گران ارزش‌گرا معتقدند؛ در این حالت ریسک سرمایه‌گذاری آن‌ها بسیار کم و شرایط معاملاتی پایداری دارند. همان‌طور که مشاهده می‌کنید در این روش حد سود، رسیدن قیمت به ارزش ذاتی سهم می‌باشد و عموماً زمانی هم برای کسب این سود متصور نیستند.

اما در مورد حد زیان، این معامله‌گران به دلیل این‌که گمان می‌کنند؛ بر اساس شاخصه‌های بنیادی مهم در یک سهم ارزشمند سرمایه‌گذاری کرده‌اند، غالباً حد ضرر مشخصی برای خود تعیین نکرده و با کاهش احتمالی قیمت بر اساس مدیریت سرمایه و با خرید مجدد، میانگین قیمت ورود خود را کاهش می‌دهند تا، سهم در آینده به ارزش واقعی خود رسیده و علاوه بر جبران ضرر، سود مناسبی نیز کسب کنند.

یکی دیگر از روش‌های مهم در تحلیل بنیادی «سرمایه‌گذاری رشدی» است که شخص بر اساس پتانسیل و محاسبات سوددهی آتی سهم، سرمایه‌گذاری می‌کند. در معامله‌گری رشد محور، معمولاً حد ضرر بر اساس مدیریت سرمایه یا سایر روش‌های تحلیل تعیین شده و حد سود نیز بر اساس تخمین قیمت سهم در آینده می‌باشد.

 

حد سود و زیان در تحلیل بنیادی

 

نقاط خروج در روش تابلو خوانی

طی سال‌های اخیر در بازار سرمایه ایران، یک روش تحلیلی نوین تحت عنوان «تابلو خوانی»، تدوین و توسعه یافته است. به طور کلی، روش تابلو خوانی از تحلیل و بررسی اطلاعاتی نظیر روند حجم معاملات، تحرکات سهام‌داران عمده (حقوقی و حقیقی)، نوسانات قیمتی روزانه و…  بهره می‌برد که تمامی این موارد از صفحه مربوط به هر سهم در وب سایت رسمی شرکت مدیریت فناوری بورس تهران به آدرس www. tsetmc. com به صورت رایگان در دسترس و قابل استخراج می‌باشند. معامله‌گرانی که بر اساس روش تابلو خوانی به خرید و فروش سهام می‌پردازند؛ بر اساس وقایع و داده‌های آماری پیرامون سهم، تصمیم گیری نموده و نقاط ورود و خروج خود را مشخص می‌کنند.

همان طور که ملاحظه می‌کنیم؛ در این روش نیز تقریباً نمی‌توان حد سود و زیان مشخص و از پیش تعیین شده‌ای داشت زیرا، بر اساس وقایع جاری و روزانه بازار تصمیم گیری می‌شود. به طور مثال یکی از سیگنال‌های پرطرفدار در این روش، ورود و خروج پول هوشمند است. زمانی که شما در سطوح قیمتی پایین وارد موقعیت خرید شده باشید؛ پر واضح است که با مشاهده خروج پول هوشمند از سهم، حد سود شما فعال شده و پیش از کاهش قیمت‌ها باید اقدام به شناسایی سود کنید.

 

نقاط خروج در روش تابلو خوانی

 

نواحی خروج تکنیکالی

پیروان تحلیل تکنیکال بر اساس معیار قیمت، نقطه خروج از معاملات را تعیین می‌کنند. با توجه به تعداد بالای افرادی که از تحلیل نموداری به منظور انجام معاملات خود در بازار مالی استفاده می‌کنند؛ بسیاری از سرمایه‌گذاران صرفاً حد سود و زیان قیمتی را می‌شناسند و معمولاً تمرکز اصلی مربیان معامله‌گری نیز بر آموزش این روش مدیریت معاملات است. در واقع استفاده از نمودار قیمت برای تعیین نقاط خروج به حدی مرسوم است که بعضاً معامله‌گرانی که از سایر روش‌های تحلیل استفاده می‌کنند نیز، برای تعیین حد سود و زیان خود از علم تکنیکال بهره می‌برند. تعیین حد سود و زیان بر اساس قیمت شامل روش‌های مختلفی می‌باشد که در ادامه به ذکر چند مورد از رایج ترین آن‌ها می‌پردازیم؛

  • فواصل عددی مشخص نسبت به ناحیه ورود
  • اعداد رند موجود در نمودار قیمت
  • اندیکاتورها
  • فیبوناچی بازگشتی
  • سطوح حمایت و مقاومت
  • خطوط روند
  • الگوهای قیمتی

 

 

حد ضرر زمانی

ایجاد محدودیت معاملاتی بر اساس فیلتر زمان، یکی از روش‌های نوین خروج به موقع از بازار است که بیشتر با مدیریت سرمایه افراد مرتبط بوده و معمولاً برای حد زیان به کار برده می‌شود. حد ضرر زمانی بدین معنا است که لزومی برای باز بودن یک معامله خنثی یا زیان‌ده که هنوز حد سود یا زیان قیمتی خود را لمس نکرده و مدت زمان زیادی از ورود به آن گذشته است؛ وجود ندارد! به طور مثال ممکن است، یک موقعیت معاملاتی برای چندین ماه متوالی، نوسانات کوچکی در حوالی نقطه ورود داشته و عملاً جز اتلاف وقت و متحمل شدن هزینه معاملاتی، چیز دیگری نصیب معامله‌گر نشود. کاملاً مشخص است که ماندن در چنین معاملاتی کار عقلانی نبوده و باید سهام خود را به فروش برسانیم.

حد زیان زمانی تا حدودی بیان‌گر همان مفهوم هزینه‌های فرصتی در علوم اقتصادی است. در واقع هر دو این مفاهیم بر این نکته تأکید می‌کنند که در صورت اخذ تصمیمات غلط در سرمایه‌گذاری، باید پس از گذشت زمان معینی اقدام به خروج از معامله و جایگزینی دارایی‌ها نمود زیرا، هنگامی که سرمایه ما درگیر یک معامله زیان‌ده است؛ فرصت‌های پر سود زیادی در بازار وجود دارد که در صورت تعلل بیش از حد یکی پس از دیگری از دست می‌روند. به همین دلیل، بهتر است پیش از ورود به معامله، یک افق زمانی برای حداکثر مدت باز بودن موقعیت معاملاتی برای خود مشخص نموده و به آن پایبند باشیم؛ تا در صورت عدم صحت پیش بینی‌ها، هزینه فرصتی بیشتری را متقبل نشویم!

در مطالب آتی بلاگ آسان بورس برخی روش‌های مهم و مرسوم تعیین حد سود و زیان بر اساس تحلیل نموداری را بررسی خواهیم نمود.

 

حد ضرر زمانی

The post انواع حد سود و زیان در سرمایه‌گذاری appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
https://blog.asanbourse.ir/?feed=rss2&p=542 9
نقاط خروج از معامله https://blog.asanbourse.ir/?p=533 https://blog.asanbourse.ir/?p=533#comments Sat, 02 May 2020 17:56:15 +0000 https://asanbourse.ir/Blog/?p=533 یکی از عوامل حیاتی بقای معامله‌گران در بازار مالی، مدیریت سرمایه است. نواحی ورود و خروج از معامله، دو بخش اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل می‌باشند. مدیریت ریسک معاملات در بازار سهام، در گرو تعیین نقاط خروج بهینه در شرایط سود و زیان است.

The post نقاط خروج از معامله appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
یکی از عوامل حیاتی بقای معامله‌گران در بازار مالی، مدیریت سرمایه است. نواحی ورود و خروج از معامله، دو بخش اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل می‌باشند. مدیریت ریسک معاملات در بازار سهام، در گرو تعیین نقاط خروج بهینه در شرایط سود و زیان است. به عبارت دیگر، در صورتی که حین ورود به موقعیت معاملاتی، برنامه خروج احتمالی ما مشخص نشده باشد؛ نمی‌توان حجم معاملاتی منطقی تعیین نمود و در نتیجه عملاً قادر به مدیریت سرمایه خود نخواهیم بود. تعیین نقاط خروج از موقعیت‌های معاملاتی، یکی از مهم ‌ترین مهارت‌های معامله‌گری است که به باور برخی کارشناسان اهمیت این موضوع از نحوه ورود به معامله نیز بیشتر است زیرا، حتی اگر در بهترین زمان ممکن نیز وارد بازار شده باشیم؛ اما نتوانیم برای خروج از معامله تصمیم درستی اتخاذ کنیم، قطعاً معاملات پرسودی نخواهیم داشت!

به طور کلی حین خروج از معاملات، نتایجی جز سود، زیان و در مواقع نادری خنثی(نقطه سر به سر) در انتظار ما نیست. در واقع اگر پیش بینی ما صحیح بوده باشد؛ در نقطه احتمالی پایان روند بر اساس استراتژی معاملاتی، سهام را به فروش می‌رسانیم و در صورت اشتباه بودن دیدگاه ما نسبت به روند آتی سهم، در ناحیه‌ای که دیگر امیدی برای بازگشت قیمت‌ها وجود ندارد؛ با پذیرش زیان از معامله خود خارج می‌شویم. عموماً در بازار مالی، معامله‌گران نقاط خروج خود را بر اساس روش‌های نموداری یا سایر روش‌های مبتنی بر تابلوی قیمت‌ و متناسب با افق سرمایه‌گذاری خود تعیین می‌کنند که در مقالات بعدی بلاگ آسان بورس به شرح این اصول و ابزار تحلیلی می‌پردازیم. فلسفه اصلی تعیین نقاط خروج این است که در مواقع حرکات موافق بازار بتوانیم در ناحیه مناسبی از بازار خارج شده تا سود حاصل از معاملات از دست نرود و زمانی که بازار در جهت مخالف ما در حال پیشروی است؛ در بهترین نقاط ممکن دارایی خود را به فروش رسانده و از زیان بیشتر جلوگیری کنیم.

نقاط خروج از معامله در بازار مالی، به دو دسته کلی حد سود و حد زیان تقسیم می‌شوند؛ که در ادامه به توضیح آن‌ها خواهیم پرداخت.

 

حد سود چیست؟

ناحیه بهینه خروج از بازار حین حرکت قیمت در جهت موافق موقعیت معاملاتی و صحت پیش بینی را، اصطلاحاً حد سود می‌نامند. در درجه اول هدف از تعیین حد سود این است که بتوانیم بازدهی مورد انتظار از معاملات خود را محاسبه کنیم و همچنین برنامه از پیش تعیین شده‌ای برای فروش دارایی خود داشته باشیم تا، هنگام تصمیم برای خروج از معامله دچار طمع یا استرس نشده و در مواقع رسیدن به سود مد نظر، بدون هیچ‌گونه اتلاف وقتی از معامله خارج شویم. تعیین حد سود پیش از ورود به معامله الزامی است زیرا، همگان می‌دانند روندهای بازار مالی پایدار نیستند و باید رویکردهای تدافعی حفاظت از سود داشته باشیم تا بازدهی مناسبی کسب کنیم.

حد سود به ما توانایی قیاس بین موقعیت‌های معاملاتی مختلف را می‌دهد؛ تا از ورود به معاملاتی که پتانسیل سوددهی مناسبی ندارند، اجتناب نموده و در صورت وجود چندین موقعیت مناسب هم‌زمان، بتوانیم از لحاظ بازده مورد انتظار، بهترین آن‌ها را برگزینیم. گاهاً مشاهده می‌شود؛ معامله‌گران تمرکز اصلی خود را بر نقطه ورود و حد ضرر گذاشته و توجه خاصی به تعیین حد سود ندارند. این رویکرد کاملاً اشتباه است زیرا، در این صورت شما برنامه خاصی برای خروج نداشته و تابع شرایط جاری بازار هستید. در چنین وضعیتی، اگر معامله‌گر از تجربه و مهارت بالایی برخوردار نباشد؛ امکان از دست رفتن سودها و تبدیل معاملات موفق به موقعیت‌های بازنده بسیار محتمل است. .

 

حد سود چیست؟

 

حد ضرر چیست؟

حد زیان در نقطه مقابل حد سود قرار دارد. نقطه خروج از بازار به هنگام پیشروی قیمت بر خلاف موقعیت معاملاتی، سطح توقف زیان یا حد ضرر نام دارد. به محض رسیدن قیمت به این ناحیه، معامله‌گران باید سهام خود را به فروش برسانند زیرا، حد زیان نیز همانند حد سود یک رویکرد تدافعی در مقابل نوسانات بازار محسوب شده و هدف آن پیش‌گیری از وقوع زیان بیشتر است. تعیین و پایبندی به حدود زیان، یکی از نکات کلیدی سرمایه‌گذاری موفق در بازار مالی است. فردی که هیچ‌گونه محدودیتی برای زیان خود قائل نباشد، قطعاً نمی‌تواند معاملات موفقی را تجربه کند!

در واقع معامله‌گری بدون حد ضرر را می‌توان به رانندگی عمدی با خودروی بدون ترمز تشبیه نمود که به احتمال خیلی زیاد منجر به مرگ سرنشینان آن خواهد شد. فایده اصلی حد ضرر این است که پیش از وقوع زیان‌های سنگین و شرایط بحرانی به معامله‌گر یادآوری می‌شود؛ در صورت شکست این ناحیه ممکن است هیچ نقطه توقفی برای بازار وجود نداشته باشد!

در مبحث تعیین ریسک معاملات نیز، حد ضرر نقش اساسی ایفا می‌کند. در صورتی که ما پیش از ورود به معامله، سطح توقف زیانی مشخص نکنیم، قادر به تعیین حجم بر اساس حداکثر ریسک، نخواهیم بود. ذکر این نکته الزامی است که هنگام تعیین و اعمال نقاط خروج از معامله در بورس سهام تهران، شرایط خاص این بازار نظیر محدودیت درصد نوسان مجاز روزانه و صفوف خرید و فروش را نیز در نظر بگیرید تا، با موقعیت‌های غیر منتظره‌ای مواجه نشده و در تمام مواقع امکان اعمال تصمیمات معاملاتی خود را داشته باشید.

 

حد ضرر چیست؟

 

نقاط خروج ثابت یا متحرک

یکی از پندهای سرمایه‌گذاری رایج در بازار مالی این است که؛ ” ضررهایتان را محدود کرده و به سودهایتان اجازه پیشروی دهید “.

تأکید این جمله بر داشتن حد ضرر معقول و حد سود حداکثری اما قابل دسترس می‌باشد؛ تا در مواقع درست بودن تحلیل‌ها، به بهترین نحو ممکن از شرایط بازار بهره‌مند شوید. برخی معامله‌گران مجرب و حرفه‌ای، در عوض مقادیر ثابت حد سود و زیان، از نقاط خروج متحرک استفاده می‌کنند تا، بازدهی حداکثری و ریسک حداقلی داشته باشند. زمانی که بازار در مراحل ابتدایی طبق پیش بینی آن‌ها عمل کند؛ با جابجایی حد ضرر خود در مسیر سوددهی، ریسک معاملات را تا نزدیکی صفر تقلیل داده و در ادامه بخشی از سود خود را نیز اصطلاحاً قفل می نمایند که در صورت حرکات بازگشتی احتمالی تمام سود آن‌ها از بین نرفته باشد. همچنین زمانی که معاملاتشان در آستانه حد سود باشد؛ با تحلیل دقیق قدرت روند و شرایط حاکم بر بازار، اهداف سوددهی خود را در سطوح بالاتر قرار داده تا، از تمام پتانسیل موقعیت معاملاتی خود استفاده کرده باشند.

تعیین حد سود و زیان و اعمال آن‌ها در جریان معامله‌گری، روش‌های مختلفی دارد که هر سرمایه‌گذار باید بر اساس مهارت کاری خود بهترین روش را برگزیند.

 

نقاط خروج ثابت یا متحرک

The post نقاط خروج از معامله appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
https://blog.asanbourse.ir/?feed=rss2&p=533 6
اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام https://blog.asanbourse.ir/?p=521 https://blog.asanbourse.ir/?p=521#comments Sat, 25 Apr 2020 15:50:48 +0000 https://asanbourse.ir/Blog/?p=521 در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آن‌ها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.   حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی […]

The post اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آن‌ها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.

 

حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، می‌توانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی‌ در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمش‌های طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکت‎ها را بر اساس برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده‌تر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه می‌شود. مثلاً اگر شما 100 میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل 200 تومان باشد؛ حداکثر می‌توانید 500 هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.

از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول این‌گونه استنباط می‌شود که با مفهوم بسیار ساده‌ای مواجه هستیم و به راحتی هر کس می‌تواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن می‌پردازیم.

علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.

 

حجم معاملات مدیریت سرمایه

 

حجم بالاتر، سود بیشتر!؟

زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچ‌گاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیان‌ده را با دو معامله‌گر دارای رویکرد مدیریت سرمایه‌ای متفاوت، شبیه سازی و قیاس می‌کنیم.

 

حجم معاملات

 

با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه می‌شویم که، سرمایه گذار «الف» هیچ‌گونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.

 

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص می‌کنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیش‌بینی‌ها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معامله‌گر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیان‌های قبلی را داشته باشیم. در مورد معامله‌گر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر 30 درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیان‌های سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید 43 درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما این‌که بسیاری از معامله‌گران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان می‌کنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معامله‌گران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر می‌رسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همان‌طور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه می‌خواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوب‌های کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.

معامله‌گری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام می‌پردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید می‌شود.

 

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

 

همان‌گونه که در نمودار بالا مشاهده می‌کنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنال‌های خرید در تحلیل نموداری می‌باشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل ‌گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک‌ ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمی‌گیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان می‌دهد.

 

جزییات معاملاتی

 

پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.

 

9230 = (490-425) ÷ 000/600

 

 

سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده می‌کنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی می‌توان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معامله‌گری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روش‌های انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.

The post اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
https://blog.asanbourse.ir/?feed=rss2&p=521 7
رابطه بین ریسک و بازده https://blog.asanbourse.ir/?p=513 https://blog.asanbourse.ir/?p=513#respond Sun, 12 Apr 2020 19:49:32 +0000 https://asanbourse.ir/Blog/?p=513 یکی از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه، نسبت پاداش به ریسک می‌باشد.این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است.

The post رابطه بین ریسک و بازده appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
رابطه بین ریسک و بازده

بر اساس یک اصطلاح رایج در تجارت، قدرت ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری در پی خواهد داشت. در واقع میزان بازده، کاملاً با مقدار ریسک مرتبط است؛ اما همان‌طور که در مباحث قبلی ذکر شد، این بدان معنی نیست که صرف کسب بازده بالاتر، ریسک‌های نجومی تقبل کنید!

 

 

سرمایه‌گذاری بدون ریسک!

زمانی که شما در دارایی‌هایی با درآمد ثابت سرمایه‌گذاری کنید، تقریباً هیچ‌گونه ریسکی شامل حال شما نخواهد شد. پر واضح است که در چنین شرایطی بازدهی محدودی نیز نصیب شما می‌شود. به همین دلیل افراد ریسک گریز اغلب به دنبال سپرده‌های بانکی هستند تا ضمن کسب بازده حداقلی، اصل سرمایه آن‌ها نیز در معرض خطر نباشد. در این نوع اوراق بهادار، معمولاً اصل و سود سرمایه توسط دولت، بانک مرکزی یا یک نهاد رسمی مالی، تضمین می‌شود. در بسیاری از کشورها درصد سود بدون ریسک، به اندازه نرخ تورم یا کمی بیشتر است تا حداقل سرمایه‌گذاران قادر به حفظ ارزش پول خود باشند. اما در طرف مقابل، سرمایه‌گذاران ریسک پذیر به دنبال تضمین خاصی نبوده و ضمن مدیریت دارایی، خواهان بازدهی بیشتری هستند؛ به طور کلی قانون همیشگی سرمایه‌گذاری این است؛ تقبل ریسک بیشتر، در ازای احتمال کسب بازدهی بالاتر.

 

سرمایه‌گذاری بدون ریسک!

 

نسبت بازده به ریسک

یکی از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه، نسبت پاداش به ریسک می‌باشد.این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است.فعالان بازار مالی باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری در هر نوع دارایی، این نسبت را محاسبه نموده و آن را ارزیابی کنند.مقدار این شاخص، بیانگر میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری شما است.در واقع نسبت بازده به ریسک نشان می‌دهد که به ازای در معرض خطر قرار دادن بخشی از سرمایه خود، چند برابر بازده احتمالی کسب خواهید نمود.

 

 

 

حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک

بر مبنای اصول سرمایه‌گذاری منطقی، حداقل مقدار مجاز برای این نسبت، عدد 1 می‌باشد. بدین معنی که توان ریسک‌پذیری شما در یک موقعیت معاملاتی، باید حداکثر به اندازه بازده مورد انتظار باشد و مقادیر کمتر از 1 برای این نسبت، اصلاً قابل پذیرش نیست.

اصولاً ورود به چنین معاملاتی صحیح نمی‌باشد زیرا، نسبت به بازده احتمالی ریسک بیشتری را متقبل شده‌اید و چنین رویکردی در بلند مدت، قطعاً به زیان شما خواهد بود. یکی از اصلی ترین کاربردهای نسبت پاداش به ریسک، ایجاد محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی با ریسک غیرمنطقی است؛ تا مجبور باشند قبل از ورود به معامله، میان ریسک و بازده خود تناسب معقولی برقرار کنند؛ زیرا رؤیای بدست آوردن سودهای نجومی، منجر به پذیرش ریسک‌های سنگین و نابود کننده‌ای خواهد شد.

 

 

نسبت بازده به ریسک بهینه

برخی از مربیان معامله‎گری و بزرگان بازار، پاداش 2 تا 3 برابری نسبت به ریسک را، مقدار مناسبی در نظر می‌گیرند.طبق این نظریه، اگر ریسک شما در یک موقعیت معاملاتی 10 درصد است، باید انتظار بازدهی 20 تا 30 درصدی داشته باشید.چنین رویکردی برای رشد سرمایه در بلند مدت مناسب است اما، لزوماً صحیح نیست؛ زیرا تعیین بازده مورد انتظار چند برابری نسبت به ریسک احتمالی، مستلزم شناسایی سود نقدی حداکثری در گزارشات مالی شرکت و در نظر گرفتن اهداف نموداری خوشبینانه می‌باشد که ممکن است به واقعیت تبدیل نشوند.گاهاً به واسطه داشتن چنین تفکراتی، سودهای معقول و در دسترس نیز به خاطر لجاجت و تعصب نسبت به بازدهی آتی سهم، از دست خواهند رفت.به عبارت دیگر، در صورتی که فرد از تجربه و مهارت کافی در معامله‌گری برخوردار نباشد؛ نسبت بازده به ریسک چند برابری، سبب کاهش تعداد معاملات سودده و بروز تفاوت آشکار میان بازده واقعی و مورد انتظار، خواهد شد.

بهتر است در ابتدای شروع به فعالیت در بازار بورس، حداقل عدد 3 را برای این نسبت در نظر بگیرید.سپس در صورت رشد سرمایه و انجام معاملات موفقیت آمیز در میان مدت، با توجه به استراتژی و شخصیت معاملاتی خود، این نسبت را افزایش داده و به سطح بهینه برسانید. توجه داشته باشید که بالا بودن نسبت بازده به ریسک، به هیچ عنوان ضامن سوددهی شما نخواهد بود و در صورت داشتن استراتژی معاملاتی مناسب و مدیریت سرمایه منطقی، حتی با نسبت 1 هم می‌توانید معاملات پرسودی را تجربه کنید!

 

نسبت بازده به ریسک بهینه

 

افت سرمایه

سر و کار داشتن با مفهومی تحت عنوان افت سرمایه، بخش اجتناب ناپذیری از فرآیند کاری معامله‌گران حرفه‌ای بازار است. مجموع زیان یک حساب معاملاتی نسبت به سرمایه اولیه و طی دوره زمانی مشخصی را افت سرمایه می‌نامند. به طور مثال، اگر با سرمایه اولیه 10 میلیون تومانی شروع به فعالیت نموده و پس از گذشت 6 ماه، موجودی حساب 7 میلیون تومان باشد؛ میزان افت سرمایه شما طی این مدت، 30 درصد خواهد بود!

درصد افت سرمایه، تابع مستقیمی از میزان ریسک هر معامله و سیاست‌های کلی مدیریت ریسک، در خلال انجام معاملات است.در کنار این مفهوم، شاخص دیگری به نام حداکثر افت سرمایه مطرح می‌شود؛ که به معنی بیشترین میزان افت سرمایه، در میان دوره‌های زیان‌ده معاملاتی است. معامله‌گرانی که به هر نحو، درصد افت سرمایه کمتری در کارنامه معاملاتی خود داشته باشند؛ به لحاظ کارایی استراتژی و مدیریت سرمایه، از سطح کیفی بالاتری نسبت به سایرین برخوردارند و به منظور اموری همچون سبدگردانی و …، بیشتر مورد توجه سرمایه‌گذاران غیر متخصص قرار خواهند گرفت.

 

 

جبران ضرر

پس از مشخص شدن دلایل و میزان افت سرمایه، نحوه جبران ضررها و بازگشت به مدار سوددهی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بر اساس قوانین ریاضی، زمانی که در یک موقعیت معاملاتی متحمل زیان می‌شویم؛ برای جبران آن باید درصد بیشتری سود کنیم تا، به سرمایه اولیه یا اصطلاحاً نقطه سر به سر برسیم.

به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که در هر موقعیت معاملاتی از قانون 3 درصد ریسک و نسبت پاداش به ریسک برابر، پیروی می‌کند. اگر موجودی حساب این شخص 1 میلیون تومان بوده و 5 معامله اخیر وی به صورت متوالی زیان ده باشند، میزان افت سرمایه و درصد جبران ضرر او، به شرح جدول زیر خواهد بود.

 

سرمایه اولیه (تومان) 1000.000
% 3 – 970.000
% 3 – 940.900
% 3 – 912.673
% 3 – 885.293
% 3 – 858.735
مجموع درصد زیان % 14-
درصد سود لازم برای رسیدن به نقطه سر به سر % 17+

 

تلاش مضاعف برای کسب سود بیشتر به منزله رسیدن به نقطه سر به سر، می‌تواند برای بسیاری از معامله‌گران منشأ استرس بوده و منجر به تصمیمات اشتباه شود.در نتیجه داشتن قوانینی برای کنترل و کاهش میزان افت سرمایه، به منظور رشد دارایی‌ها در بلند مدت، الزامی است.

The post رابطه بین ریسک و بازده appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
https://blog.asanbourse.ir/?feed=rss2&p=513 0
آشنایی با مفهوم بازده و انواع آن https://blog.asanbourse.ir/?p=505 https://blog.asanbourse.ir/?p=505#comments Mon, 06 Apr 2020 18:48:06 +0000 https://asanbourse.ir/Blog/?p=505 سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایه‌گذاری، بازده نامیده می‌شود. در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم می‌شود.

The post آشنایی با مفهوم بازده و انواع آن appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
بازده چیست؟

سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایه‌گذاری، بازده نامیده می‌شود. این مفهوم نیز همانند ریسک برحسب درصد بیان شده و کیفیت آن، معمولاً بر مبنای دوره زمانی حصول، عملکرد سایر دارایی‌ها در مدت مشابه و شاخص‌های پولی، ارزیابی می‌گردد. بازدهی سرمایه‌گذاران بازار سهام، از دو طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه، حاصل می‌شود. به منظور تعیین درصد بازدهی بهینه، معیار مشخصی وجود ندارد زیرا، همانگونه که در بالا اشاره شد؛ محاسبه بازدهی مطلوب می‌تواند تابعی از افق سرمایه‌گذاری، ماهیت دارایی، ریسک، هزینه‌های معاملاتی، نرخ بهره، درصد تورم و…  باشد.

به عبارت دیگر، نحوه ارزیابی بازدهی اوراق دارای درآمد ثابت با سهام موجود در بورس که سود مقرر شده‌ای برای آن‌ها وجود ندارد؛ کاملاً متفاوت است.

برای مثال اگر نرخ تورم کشور را 20 درصد فرض کنیم، کسانی که در اوراق مشارکت با سود 25 درصد سرمایه‌گذاری کنند؛ علاوه بر حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم، 5 درصد نیز بازده واقعی داشته‌اند. اما زمانی که کارشناسان مالی به ارزیابی عملکرد بازار سرمایه می‌پردازند، علاوه بر موارد فوق، معمولاً تمرکز اصلی آن‌ها بر مقایسه عملکرد بورس، با سایر بازارهای سرمایه‌گذاری نظیر ارز و طلا در مدت مشابه می‌باشد.

بازده در طرف مقابل ریسک بوده و به گونه‌ای، نتیجه تقبل ریسک است. در واقع سرمایه گذاران به منظور دست‌یابی به بازدهی معقول حاضر می‌شوند تا درصد ریسک احتمالی مشخصی را تحمل کنند. واژه بازده، الزاماً به کسب سود تعبیر نمی‌شود و این موضوع به اشتباه در ذهن برخی سرمایه گذاران نقش بسته است. مثبت یا منفی بودن بازدهی، طبیعت سرمایه‌گذاری است و سود و زیان هر دو، پاداش معاملاتی ما محسوب می‌شوند. در یک کلام می‌توان گفت، کسب بازدهی انگیزه تمام افراد از ورود به دنیای سرمایه‌گذاری است.

 

یازده ریسک

 

انواع بازده در بازار سهام

در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم می‌شود.

بازده مورد انتظار؛ پیش از ورود به معامله تعیین شده و بیانگر انتظارات سوددهی، از موقعیت معاملاتی مذکور است. به منظور تعیین بازده مورد انتظار خود از هر موقعیت معاملاتی سهام، باید به متدهای تحلیلی مختلف مسلط باشیم. برحسب تحلیل شرایط بنیادی و گزارشات مالی منتشره از سوی شرکت‌ها، در مورد سود تقسیمی پایان سال، سناریوهایی در نظر می‌گیریم. سپس وضعیت نموداری سهم را بر اساس اصول و روش‌های تکنیکالی بررسی نموده و اهداف قیمتی آینده آن، مشخص خواهند شد. در نهایت بازدهی تقریبی مورد انتظار با توجه به ریسک و حجم معامله، از مجموع پتانسیل سوددهی آتی سهم محاسبه می‌شود.

بازده واقعی؛ پس از خروج و بر اساس سود قطعی کسب شده از موقعیت معاملاتی، قابل محاسبه می‌باشد. به بیان ساده، مجموع اختلاف قیمت خرید و فروش سهم، سود نقدی و بعضاً درآمد حاصل از حق تقدم‌های سهام، نشان دهنده بازده واقعی شما است. تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار، بیانگر سطح کیفی سرمایه‌گذاری طی دوره مذکور است.

بسیاری از کارشناسان سرمایه‌گذاری توصیه می‌کنند که حین انجام محاسبات تعیین بازده مورد انتظار، رویکرد محافظه کارانه‌ای داشته باشید. زیرا موجب می‌شود که با داشتن دیدگاهی واقع بینانه، درصد خطا کاهش یافته و از شناسایی سودهای موهومی جلوگیری شود.

 

بازده مورد انتظار

 

نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی

همان‌گونه که توضیح داده شد؛ برای محاسبه بازده واقعی باید پس از فروش سهام، مجموع سود حاصل شده از این موقعیت معاملاتی را محاسبه نمایید؛ تا درصد بازده نسبت به سرمایه کل مشخص شود. در همین راستا و به منظور درک عمیق مطلب، توجه شما را به یک معامله فرضی جلب می‌کنیم:

 

سرمایه گذار الف با دارایی 50 میلیون تومانی خود، در بازار سهام تهران مشغول فعالیت است. وی در ابتدای سال تصمیم می‌گیرد؛ با افق سرمایه‌گذاری یکساله، روی سهام شرکت ایران خودرو سرمایه‌گذاری نماید. طبق تحلیل نموداری، پیش بینی می‌شود این سهم تا پایان سال، حداقل یک رشد قیمت 20 درصدی را تجربه کند. همچنین نتایج تحلیل بنیادی نشان دهنده این است که شرکت وضعیت سوددهی فوق العاده‌ای داشته و بر اساس سیاست‌های مدیریتی فعلی، تقسیم سود نقدی 200 تومانی به ازای هر سهم در پایان سال مالی، بسیار محتمل است.

حداکثر ریسک قابل تحمل برای این سرمایه گذار در موقعیت معاملاتی مذکور، 15 درصد نسبت به کل سرمایه می‌باشد. اگر نقطه ورود مد نظر، در ناحیه قیمتی 1000 تومانی بوده و طبق استراتژی معاملاتی در صورت افت قیمت تا محدوده 800 تومان، سرمایه گذار با پذیرش زیان از معامله خارج شود؛ با انجام محاسبات مربوط به تعیین حجم بر اساس مدیریت سرمایه مشخص می‌شود که این شخص مجاز است حداکثر 37500 سهم از این شرکت را خریداری کند.

 

50/000/000 × 15% = 7/500/000

1000 – 800 = 200

7/500/000 ÷ 200 = 37500

 

 

تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار

طبق تحلیل‌ فوق و با توجه به مقادیر سود مورد انتظار ناشی از رشد قیمت و تقسیم سود نقدی سهام، مجموع بازدهی احتمالی این موقعیت معاملاتی بر اساس حجم حدوداً 30 درصد می‌باشد، که نشان دهنده شرایط ایده‌آل معامله مذکور از لحاظ قوانین مدیریت سرمایه است.

 

200 (سود نقدی احتمالی سهم) + 200 (مقدار افزایش قیمت احتمالی سهم) = 400 (مجموع بازده مورد انتظار به ازای هر سهم)

37500 × 400 = 15/000/000

 

اما پس از گذشت یک‌ سال، قیمت سهم به 1100 تومان می‌رسد (افزایش قیمت 10 درصدی). از طرف دیگر، گزارشات مالی شرکت در سامانه کدال نیز بیان‌گر این است، که سود نقدی شرکت ایران خودرو در پایان سال مالی مذکور، صرفاً 50 تومان است! پس از انجام محاسبات سود و زیان مشخص می‌شود؛ این سرمایه‌گذار مجموعاً در این معامله، 11.1درصد بازدهی کسب کرده است.

 

100 (سود نقدی سهم) + 50 (مقدار افزایش قیمت سهم) = 150 (مجموع بازده واقعی به ازای هر سهم)

37500 × 150 = 5/625/000

 

با توجه به اختلاف قابل ملاحظه بازده واقعی و مورد انتظار (حدوداً یک سوم)، افق زمانی و مقدار ریسک معامله، به این نتیجه می‌رسیم؛ که مثال فوق موقعیت معاملاتی چندان پرسودی نبوده است! اما در این قسمت ذکر دو مورد ضروری است.

همان‌طور که خودتان می‌دانید، خرید و فروش سهام در بازار بورس شامل کارمزد 1.5 درصدی می‌باشد، که جهت سهولت محاسبات، از در نظر گرفتن آن چشم پوشی کردیم. نکته بعدی این است، که معمولاً فرآیند پرداخت سود نقدی سهام شرکت‌ها، به سرعت و عیناً در پایان سال انجام نمی‌شود و مسلماً طولانی‌تر شدن دوره پرداخت، تأثیر منفی بر بازدهی معاملات دارد. در نتیجه اگر موارد مذکور را نیز در نظر بگیریم؛ سرمایه گذار «الف» بازدهی واقعی کمتری خواهد داشت. چنین نتایج معاملاتی، می‌تواند ناشی از پیش بینی‌های بسیار خوشبینانه، ضعف روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی، ریسک‌های سیستماتیک و… باشد. بسیاری از این عوامل، به مرور زمان و پس از کسب تجربه سرمایه‌گذاری در بازار، قابل اصلاح و اجتناب خواهند بود. در واقع کسب بازدهی مناسب تا حد زیادی، نتیجه مهارت شما در معامله‌گری است، زیرا توانسته‌اید موقعیت‌های معاملاتی خود را در تمام مراحل، از لحظه ورود تا خروج به گونه‌ای مدیریت کنید، که بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.

 

تا اینجا سعی شد، مفاهیم ریسک و بازده در بازار سهام و جزئیات مربوط به آن‌ها شرح داده شوند. در مطالب آتی، رابطه ریسک و بازده و نسبت‌های کاربردی در مدیریت سرمایه را توضیح خواهیم داد.

The post آشنایی با مفهوم بازده و انواع آن appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
https://blog.asanbourse.ir/?feed=rss2&p=505 3
آشنایی با ریسک و انواع آن https://blog.asanbourse.ir/?p=496 https://blog.asanbourse.ir/?p=496#comments Sat, 28 Mar 2020 14:31:54 +0000 https://asanbourse.ir/Blog/?p=496 به بیان ساده، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی نهفته در هر نوع سرمایه‌گذاری است. با ورود به دنیای معامله‌گری، اجتناب از ریسک غیرممکن می‌باشد و به منظور انجام محاسبات منطقی و سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌تر، باید همیشه درصد مشخصی برای ریسک در نظر بگیریم.

The post آشنایی با ریسک و انواع آن appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
ریسک چیست؟

واژه لاتین ریسک که در زبان فارسی، از آن به مفهوم خطر نام برده می‌شود، یکی از بنیادی‌‌ترین مفاهیم دنیای پول و تجارت است. به بیان ساده، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی نهفته در هر نوع سرمایه‌گذاری است. با ورود به دنیای معامله‌گری، اجتناب از ریسک غیرممکن می‌باشد و به منظور انجام محاسبات منطقی و سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌تر، باید همیشه درصد مشخصی برای ریسک در نظر بگیریم. برخی افراد به اشتباه گمان می‌کنند که ریسک صرفاً به معنی نوسانات بازار یا حرکات قمارگونه برخی معامله‌گران می‌باشد؛ در حالی که ریسک در اصلی ترین وجه خود، به عدم قطعیت اشاره می‌کند.

 

مدیریت ریسک و سرمایه

 

اهمیت تعیین ریسک

به همین جهت تمام کسانی که با تجارت سر و کار دارند، باید توجه ویژه‌ای به آن داشته و مفهوم ریسک را به خوبی درک کنند زیرا، در غیر این صورت عواقب خطرناکی در انتظارشان خواهد بود. ریسک در دارایی‌های مختلف و همچنین برای مدیریت سرمایه‌های خرد و کلان، شامل مؤلفه‌های گسترده و متفاوتی می‌باشد اما، تمرکز مطلب فعلی بر توضیح مسائل مرتبط با ریسک برای سرمایه گذاران حقیقی در بازار سهام است. در واقع بسیاری باور دارند؛ به دلیل ماهیت بازار سرمایه که به طور ذاتی با پول و سفته بازی سر و کار دارد؛ درک عمیق این مفهوم، یکی از الزامات اساسی معامله‌گری موفقیت آمیز در این بازار است.

 

انواع ریسک در بازار سهام

ریسک به انواع و اقسام مختلفی تقسیم می‌شود که ریسک‌های بازار مالی را می‌توان در دو دسته سیستماتیک و غیرسیتماتیک تقسیم بندی نمود.

ریسک سیستماتیک؛ مربوط به وقایع کلان اقتصادی، تحولات سیاسی و…  بوده و مرتبط با صنعت یا شرکت خاصی نیست. بارزترین ویژگی این نوع از ریسک، غیر قابل پیش بینی بودن آن است زیرا مربوط به رخدادهای مهم و بزرگ در سطح کشور یا جهان می‌باشد که عموماً نتایج و تأثیرات نهایی این امور قابل پیش‌بینی و محاسبه نیستند. معامله‌گران باید با درنظر داشتن رویکردهای تدافعی مشخص، همیشه آمادگی رویایی با چنین اتفاقاتی را داشته باشند، چون وقوع آن‌ها در هر لحظه محتمل بوده و شدت و ضعف اثرات ناشی از این بحران‌ها نیز مشخص نیست. از نمونه‌های ریسک سیستماتیک، می‌توان به تغییرات نرخ بهره، اثرات تورم، تحریم‌های بین المللی، جنگ و…  اشاره نمود.

 

ریسک سیستماتیک

 

ریسک غیر سیستماتیک؛ ناشی از رخدادهای داخلی بازار سهام نظیر شرایط صنعت، وضعیت کلی شرکت، تحرکات سهامداران عمده و…  بوده و تا حد زیادی به واسطه دانش تحلیل بازار قابلیت پیش بینی دارد. در واقع می توان گفت، این اتفاقات با صنعت یا شرکت خاصی مرتبط بوده و معمولاً کل بازار را تحت تأثیر قرار نمی‌دهند. طی سال‌های اخیر برخی از صنایع خاص، نقش مهمی در تأمین نیازهای درآمدی کشور ایفا نموده‌اند و از همین روی سرمایه گذاران نسبت به اخبار و وقایع پیرامون این شرکت‌ها، تمرکز و حساسیت بالایی دارند. کوچک‌ ترین تغییرات در شرایط فعالیت آن‌ها، از سوی فعالان بازار به دقت رصد شده و می‌تواند موجب نوسانات قیمتی شدید در ارزش سهام این شرکت‌ها شود. از نمونه این مسائل، می‌توان به بحث تعیین نرخ خوراک شرکت‌های پتروشیمی در لوایح بودجه‌ای اشاره نمود که قیمت سهام گروه محصولات شیمیایی را به وضوح تحت الشعاع قرار می‌دهد. تغییرات نرخ سوخت صنایع، قوانین مالیاتی شرکت‎ها، تعرفه‌های صادرات و واردات، ترکیب هیئت مدیره و…  مثال‌هایی برای ریسک غیر سیتماتیک هستند.

 

ریسک غیر سیستماتیک

 

نحوه تعیین ریسک برای یک موقعیت معاملاتی

همان‌گونه که در مقاله قبلی نیز به آن اشاره شد، یکی از اصول قطعی و مرسوم انجام معاملات موفق در بازار سهام، تعیین ریسک پیش از ورود به معامله است. به منظور تعیین ریسک یک موقعیت معاملاتی در ابتدا باید مشخص کنیم که در هر معامله چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه، برای ما قابل تحمل و منطقی خواهد بود؟

مقدار ایده‌آل و توصیه شده ریسک در هر معامله، بین 1 تا 3 درصد می‌باشد که در ابتدای شروع فرآیند معامله‌گری توصیه می‌شود؛ از همان 1 درصد یا حتی مقادیری کمتر شروع کنید. در کنار تعیین ریسک هر موقعیت معاملاتی، باید قوانینی برای محدوده‌های مجاز ریسک پذیری در دوره‌های زمانی مشخص نیز داشته باشید. به طور مثال باید بدانید که روزانه، هفتگی و ماهانه حداکثر چه مقدار پذیرش ریسک از نظر شما منطقی بوده و به بقای بلند مدت شما در بازار آسیبی نمی‌رساند. ممکن است یک معامله‌گر، ریسک هر معامله را به درستی تعیین کرده و به آن پایبند باشد اما، این فرد در طول روز معاملات متعددی را انجام می‌دهد و در این مورد هیچ‌گونه محدودیتی برای خود متصور نیست! فرض کنید چندین معامله او در طول یک روز، به صورت پشت سرهم با ضرر خاتمه یابند؛ عملاً در چنین شرایطی مدیریت سرمایه اعمال نشده و زیان سنگینی به حساب معاملاتی وارد آمده است. در نتیجه توصیه می‌شود که بر اساس مدیریت ریسک شخصی تمام جزئیات مربوط به ریسک معاملات خود را تعیین نموده و از این قوانین پیروی کنید.

پس از مشخص شدن درصد ریسک احتمالی، به منظور تعیین حجم مجاز معامله، باید به جزئیات استراتژی معاملاتی خود رجوع کرده و نقاط ورود و خروج و فاصله آن‌ها نسبت به یکدیگر را محاسبه و بررسی کنیم. نحوه دقیق تعیین حجم معاملات و نقاط خروج، در مقالات آتی آسان بورس برای شما عزیزان، توضیح داده خواهد شد.

 

در ادامه برای درک بهتر نحوه تعیین ریسک، به یک مثال ساده توجه نمایید:

سرمایه گذار الف در حساب معاملاتی خود، 10 میلیون تومان موجودی دارد. این شخص بر اساس استراتژی مدیریت ریسک، برای هر موقعیت معاملاتی 3 درصد ریسک در نظر می‌گیرد. به عبارت دیگر، در صورتی که پیش بینی او از آینده این سهم اشتباه بوده باشد؛ نهایتاً با پذیرش ضرر 300 هزار تومانی، سهام خود را به فروش خواهد رساند.

 

رعایت محدوده ریسک

برخی معامله‌گران حین خروج از معامله، تعلل دارند و به امید بازگشت سهم به مدار صعودی، از بازار خارج نشده و گمان می‌کنند؛ با تحمل چند درصد زیان بیشتر، فرصت کسب سود مورد انتظارشان را خواهند داشت! اما منطق سرمایه‌گذاری در بازار سهام ایجاب می‌کند که به محدوده‌های ریسک پذیری خود پایبند باشیم زیرا ممکن است؛ هیچ‌گاه بازگشتی رخ نداده و یک روند نزولی طولانی مدت به همراه صف‌های فروش سنگین، موجب تقبل یک ریسک نامحدود صرفاً برای یک موقعیت معاملاتی شود.

در مقاله بعدی، در مورد مفهوم بازده و رابطه آن با ریسک صحبت خواهیم نمود تا، به عنوان یک معامله‌گر سهام قادر به تعیین ریسک و بازده معاملات خود باشید.

The post آشنایی با ریسک و انواع آن appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
https://blog.asanbourse.ir/?feed=rss2&p=496 4
آشنایی با اصول مدیریت سرمایه https://blog.asanbourse.ir/?p=483 https://blog.asanbourse.ir/?p=483#comments Tue, 17 Mar 2020 14:30:11 +0000 https://asanbourse.ir/Blog/?p=483 اگر بخواهیم یک تعریف جامع و کلی ارائه کنیم، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با ریسک حداقل در راستای کسب بازدهی حداکثر را مدیریت سرمایه می‌نامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در وهله اول، کنترل ریسک و حفظ دارایی است.

The post آشنایی با اصول مدیریت سرمایه appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
اهمیت مدیریت سرمایه

با توجه به رشد چشم‌گیر شاخص‌های بازار سهام طی سالیان اخیر، صاحبان سرمایه‌های خرد و کلان از اقشار مختلف و با هر میزان تخصص مالی، وارد بازار سرمایه شده‌اند. هرچند گزینه‌های مطمئن‌تری نظیر صندوق‌های سرمایه‌گذاری هم وجود دارند اما، بسیاری از افراد به دلایل مختلف ترجیح می‌دهند که خودشان مستقیماً در بازار به خرید و فروش سهام بپردازند.

به منظور سرمایه‌گذاری آگاهانه، باید پیش از ورود به بازار آموزش دیده و ارکان اصلی فرآیند معامله‌گری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به خوبی فرا بگیرید.  یادگیری این مفاهیم، از طریق آموزش‌های تئوری و تجربه معامله‌گری در بازار بورس، حاصل می‌شود. در این میان، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است زیرا، مستقیماً با بقای افراد در بازار مرتبط بوده و به گونه‌ای می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معامله‌گران دانست. برای پیاده سازی قوانین مدیریت سرمایه در بازار بورس، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد الزامی است.  قطعاً معامله‌گری که این مفهوم را به خوبی درک نموده و اجرایی کند، از آرامش روحی بیشتری حین داد و ستد برخوردار است زیرا، با درنظر گرفتن تمام ریسک‌های ممکن اقدام به سرمایه‌گذاری می‌نماید و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی موفقیت در بازار مالی است.

 

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه چیست؟

اگر بخواهیم یک تعریف جامع و کلی ارائه کنیم، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با ریسک حداقل در راستای کسب بازدهی حداکثر را مدیریت سرمایه می‌نامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در وهله اول، کنترل ریسک و حفظ دارایی است. از این جهت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه به همان مدیریت ریسک نیز تعبیر می‌شود. به بیان ساده‌تر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای بدست آوردن بازدهی مورد انتظار خود باید مقدار ریسک مشخصی متقبل شوید؛ طبق اصول حرفه‌ای معامله‌گری و به منظور جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مقادیر این بازده و ریسک معلوم و به گونه‌ای متعادل شده باشند که در مقابل انتظار برای کسب سودی معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.

اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، می‌تواند در راستای کاهش ضرر و زیان تأثیر به ‌سزایی داشته باشد. ترکیب یک استراتژی معاملاتی کارا و مدیریت سرمایه، ضمن پیش‌گیری از وقوع ضررهای سنگین و غیر منتظره، به مرور زمان منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، تابع قوانین واحد و مشخصی نیست و از یک فرد تا دیگری متفاوت است. در واقع جزئیات و نحوه اعمال مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایه‌گذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات شخص بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران در قبال ریسک را تشخیص داده و آن‌ها را در دو دسته کلی ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر تقسیم می‌کنند.

در نتیجه معامله‌گران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کنند که متناسب با شخصیت سرمایه‌گذاری آن‌ها باشد و در این زمینه نمی‌توان برای همگان نسخه‌ای واحد تجویز نمود.  بطور مثال؛ میزان پذیرش ریسک معامله‌گران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، کاملاً متفاوت است.

بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن وارد بازار سهام شده و انتظار دارند ظرف مدت کوتاهی، سرمایه خود را چند برابر کنند! چنین سرمایه‌گذارانی را حتی نمی‌توان شدیداً ریسک پذیر نامید زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آن‌ها تعریف نشده است و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود می‌اندیشند. چنین شخصی حتی ممکن است مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه کند اما، در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون محدودیت ریسک، سرمایه خود را به نابودی می‌کشاند. به راستی می‌توان ادعا نمود؛ یکی از اصلی ترین وجوه تمایز معامله‌گران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.

امروزه برای مدیریت ریسک روش‌های مختلفی وجود دارد. شیوه‌های کلاسیک بیشتر بر محاسبات ساده متمرکز بوده و مدل‌های جدید نظیر روش پروفسور بالسارا، غالباً بر اساس جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی بنا شده‌اند. همگی این روش‌ها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیت‌های معاملاتی بصورت انفرادی و در نهایت تعیین چهارچوب‌های مشخص برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران می‌باشند.

 

مدیریت سرمایه

 

 

ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازار سهام

هرچند برای مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی وجود ندارد اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار، شاخص‌های مرسومی وجود دارند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

  • ریسک
  • بازده
  • حجم معاملات
  • نسبت بازده به ریسک
  • نسبت افت سرمایه

به منظور انجام معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود، بررسی نموده و در مورد آن‌ها تصمیم‌‌گیری کنیم. در واقع پس از مشخص نمودن این موارد مشاهده می‌کنیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد انتظار از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت معین می‌شوند. به وضوح می‌بینیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً حیاتی ایفا می‌نماید که چشم‌ پوشی از آن نتیجه‌ای جز شکست در پی نخواهد داشت. حال پس از شرح مفهوم و اهمیت مدیریت سرمایه در بازارهای مالی و ذکر ارکان اصلی آن به بیان برخی از قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در این زمینه می‌پردازیم؛

 

  • پیش از ورود به معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن را تعیین کنید.
  • محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات می‌باشد.
  • طبق اصول سرمایه‌گذاری و توصیه بزرگان بازار، حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی، نباید از 3 درصد بیشتر شود!
  • حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، برابر 1 می‌باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله خطای بزرگی است.
  • در صورت نیاز به داشتن چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
  • زمانی که به بازدهی نجومی معاملات اعتباری و اهرمی می‌اندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آن‌ها را نیز مد نظر داشته باشید!
  • آستانه تحمل افت سرمایه حساب معاملاتی خود را به طور دقیق مشخص نموده و زمانی که به دلیل چندین معامله زیان‌ده میزان افت سرمایه شما به محدوده خطر رسید، بدون تعلل فرآیند معاملات خود را برای مدتی متوقف کنید.

 

در مجموعه مقالات آتی مدیریت سرمایه در بخش بلاگ آسان بورس، مفاهیم ریسک، بازده، نسبت‌های مرتبط با مدیریت سرمایه و… به تفصیل توضیح داده خواهند شد.

The post آشنایی با اصول مدیریت سرمایه appeared first on آموزش تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی.

]]>
https://blog.asanbourse.ir/?feed=rss2&p=483 7